نقد و بررسی
در اولین نگاه (نیکلاس اسپارکس . نفیسه معتکف)
“جرمی”، خبرنگار سی و سه سالهای است که برای ماموریتی از نیویورک به بونکریک میرود و در آنجا در اولین نگاه به “لکسی” دل میبندد. آنها پس از مدت کوتاهی ازدواج میکنند و تصمیم میگیرند در بونکریک خانهای خریده و در آنجا زندگی کنند. باردار شدن لکسی، فشارهای مالی و برخی مشکلات دیگر باعث عصبی شدن جرمی میشود. پس از مدتی ایمیلهای مشکوکی برای جرمی فرستاده میشود که او را نسبت به مالکیت نوزادشان مشکوک میکند. جرمی برای یافتن حقیقت، مدتی لکسی را تحت نظر قرار میدهد و متوجهی دیدارهای او با “دارنی” ـ دوست سابقش ـ میشود، ولی لکسی در خصوص دیدارها و برخی اتفاقات روزانهاش به او دروغ گفته و پنهانکاری میکند که این حوادث باعث ایجاد اختلاف میان آن دو میشود. جرمی در یک مهمانی به طور اتفاقی از زبان دوستش چیزی دربارهی ایمیلها میشنود و پی میبرد مقصر اصلی تمام اتفاقات دوستش بوده است. او به سوی لکسی بازمیگردد ولی لکسی در حین زایمان از دنیا میرود و جرمی به تنهایی، دخترشان ـ کلر ـ را بزرگ میکند.
0دیدگاه کاربران