نقد و بررسی
چهل نامه ی کوتاه به همسرم (نادر ابراهیمی)
در بخشی از کتاب چهل نامهی کوتاه به همسرم میخوانیم
از این که میبینی با این همه مسأله برای سخت و جان گزا اندیشیدن، هنوز و باز، همچون کودکان سیر، غشغشه میزنم؛ بالا میپرم، ماشین های کوکی را کف اتاق میسُرانم، با بادکنک بادالویی که در گوشهای افتاده بازی میکنم و به دنبال حرکتهای سادهلوحانه و ولگردانهاش، ولگردانه و سادهلوحانه میروم تا باز آن را از خویش برانم، و ناگهان به سرم میزند که بالارفتن از دیوار صافِ صاف را تجربه کنم ـ گر چه هزاران بار تجربه کردهام، و با سرک کشیدنهای پیوسته و عیارانه به آشپزخانه، دلگیهای (دله بودن) دائمیام را نشان میدهم، و نمک را هم قدری نمک میزنم تا قدری شورتر شود و خوشمزه تر، مرا سرزنش مکن و مگو که ای پنجاه ساله مرد! پس وقار پنجاه سالگیات کو؟
0دیدگاه کاربران