پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است (سید علی صالحی)
پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است (سید علی صالحی)
0 (0)

0دیدگاه کاربران

شناسه محصول: پرده_را_کنار_بزن_در_پایان_عشق_پیروز_است دسته:

در انبار موجود نمی باشد

پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است (سید علی صالحی)

0 (0)

0دیدگاه کاربران

شناسه محصول: پرده_را_کنار_بزن_در_پایان_عشق_پیروز_است دسته:

موجود

1,000,000 ریال





نقد و بررسی

پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است (سید علی صالحی)

پرده را کنار بزن در پایان عشق پیروز است
سید علی صالحی
راز مانایی شعر صالحی در همآوایی پنهانی کلمات او نهفته است. تا جایی که به اذعان مخاطب خاص و اعتراف هوادار عام، شعر سید علی صالحی نه سخت است و نه ساده و همین اتفاقِ از سر آگاهی است که منجر به کشف زیباییشناسی شعر او میشود. عاملی که خود معلول ارتباط سالم ناخودآگاه او با جهان بیپیرایه خودآگاه اوست. برای نمونه به شعر سفر همیشه سرآغاز اضطراب ماست نگاه کنید: «من گاهی گران به گفت میآیم/ من/ الکن اعصار وحشتام که واژههایم/ وثیقهی آزادی میشوند/ اما خودم وقت پرندهگی/ کلمه کم میآورم». معیار عناصر زبانی شعر صالحی ریشه در نادیده گرفتن زبان آرکائیک و فاخر دارد. همان موهبتی که خودش آن را نفی خودکامگی زبان میداند. در این زبان، کلمات آنچنان رامِ دست و تخیل او هستند که حتی وقتی از مرگ میگوید واژهها برایش صادقانه میمیرند. شعر «پیراهنت را رو به باد بگیر» از پرده دوم: «من بی سوی و/تو/ ماسوا/ من/ آب و/ تو تشنه به نینوا/ هی حضور تمام/ ببین در غیاب تو/ بر من چه رفته است/ که شب از روز خسته و/ روز/ از این همه شب/ تاریک». در جهان شعر صالحی آزادی همیشه یک پای ثابت تحقیر تاریکی است و دانایی نقطه پرگار تخیل اوست. با این همه اما در یک چشمانداز کلان، میتوان بسامد را تنها تهدید زبان او دانست. عنصری که فرصت سپیدخوانی را از مخاطب میگیرد تا جایی که مخاطب احساس میکند نقشی جز سکوت در برابر شاعر ندارد. شعری از پرده دوم: «دلهره،دیوارها،آدمی/ فرق چندانی ندارد/ کدام سوی خیابان باشی/ عدهای با عجله میآیند که بروند/ عدهای با عجله میروند که بیایند/ سر تا ته زندگی را بزنی/ سر تا ته زندگی همین است». در فضای فرهنگی و اجتماعی سیاسی ایران، آقای صالحی همواره در کسوت یک شاعر پرسشگر مطرح بوده است و باید مهمترین پرسش او را در اندوه بیپایانی خلاصه کرد که بیرحمانه گریبان آزادی انسان را گرفته است. کما اینکه همیشه برایش گرسنگی به سان گرگ بوده است و تشنگی یک فرصت بینظیر برای عادت نکردن به این زندگی، که به تعبیر خودِ شاعر تکلم بیهودگی است. شعری از پرده چهارم: «به خشکسال دریا بمیریم/ بهتر است…تا تحمل این طایفه/ که ترانهخوان تاریکیاند/ نه تحقیر سگ/ نه تیغ درنده/ تمام». کتاب دوم درست از جایی شروع میشود که کتاب اول به پایان میرسد. این کتاب بیشتر در بر گیرنده عاشقانههای شاعر است: «ماندن در خانه/ مردم را خسته میکند/ رفتن به خیابان هم پول میخواهد/ منتظر تماس توام/ بیشنیدنِ تو/ همه کهکشان کر است». متافیزیک شعر صالحی آرامشی دارد که کمتر در شاعران دیگر دیده میشود. کار او در شعر، نوعی قداست دادن به زبان است. زبانی که تنها بخش کوچکی از آن بر گفتار دلالت دارد، که کارکرد اصلی آن ریشه در رفتار حرفهای شاعر دارد: «ماه، رخسار، سپیدهدم/ و دختری/ که ابریشم و انار/ مترجم لهجهی بوسیدناش بودند». آقای صالحی به عنوان یکی از بنیانگذاران موج ناب، که هرچند در سال 57 از آن فاصله میگیرد اما به جرات میتوان گفت، شعر او هنوز شعر ناب است: «هر وقت مثل مادرم/ دعایت میکنم/ میشنوم دریا آهسته با خودش میگوید/ آمین». حضور نامحسوس اندیشه در شعرهایش، باعث شده تا او در بیان مشاهدات خود خردورزی نکند. شاعر میتواند گزارشگر وقایع پیرامون خود باشد اما به شرطی که شور و شهود را قربانی شعور مجرد نکند. کاری که آقای صالحی در انتهای کتاب انجام میدهد نمونه خوبی است از شاعری که خودش را در مقام روایتگر تاریخ قرار میدهد: «ببین چقدر دروغ گفتهاید/ که سنگ هم میترسد/ مُهر نمازتان شود/ بوی بد دهان سگ میآید». شعر صالحی آهنگین نیست. به عبارتی انگار کلمات شعر صالحی اصلا نیازی به ضرباهنگ ندارند. چراکه آرایههای کلامیاو مدام در حال گرم نگاه داشتن یکدیگر هستند. به تعبیری او استاد شکستن واژههاست برای به دست آوردن هسته آنها. گاهی مخاطب به قدری در واژههایش غرق میشود که انگار دارد به یک تصویر سهبعدی نگاه میکند. طوری که او وادار میشود تا احساس کند خداوند هم مخاطب صالحی است: «کوبانی/ کربلای هزارهی کرکس/ با سرهای بریدهی بسیارش بر نیزهها/ خدایا…خدایا/ کلمه کافیست/ برایم گلوله بفرست». دریافتی که او از جهان پیرامون خود دارد مبتنی بر عناصر دیداری است تا کشفیات ذهنی و این حاصل کاشت دوربین شاعر در موقعیتی مناسب است برای ثبت هر آن چیزی که او به خاطرش دست بر دعای نوشتن میبرد: «نگران نباش/ سرانجام دجالان خواهند رفت/ درندگان خواهند رفت/ دردآوران خواهند رفت/ اما تو…تنها تو/ سربلند، زیبا و بینظیر میمانی/ تو دختر کوبانی».

نمایش کامل نقد و بررسی
وزن500.0 کیلوگرم
مشخصه-فنی-یک

سید علی صالحی

مشخصه-فنی-سه

نگاه

مشخصه-فنی-چهار

شعر

مشخصه-فنی-پنج

9786003760257

مشخصه-فنی-شش

رقعی

مشخصه-فنی-هفت

شمیز

مشخصه-فنی-هشت

9786003760257

مولف

سید علی صالحی

انتشارات

نگاه

موضوع

شعر

شابک

9786003760257

قطع

رقعی

جلد

شومیز

بارکد

9786003760257

نمایش همه مشخصات کالا
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید افزودن دیدگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش
انصراف ثبت پرسش