نقد و بررسی
- کتاب مِنگان 07136665260 /
- فروشگاه /
- داستان /
- رمان ایرانی /
- بامداد خمار (فتانه حاج سید جوادی)
بامداد خمار (فتانه حاج سید جوادی)

در انبار موجود نمی باشد
بامداد خمار (فتانه حاج سید جوادی)
موجود در انبار
درباره کتاب
بامداد خمار روایتی است از عاشقانهی دختری ثروتمند و اعیان و پسری نجار از طبقهای متوسط. ماجرای کتاب در روزهای حکمرانی رضاشاه روایت میشود و بااینوجود به مسائل سیاسی و اجتماعی آن دوران نپرداخته است؛ بلکه تنها از زندگی شکوهمند دختری حکایت دارد که با انتخابی نادرست و عشقی کور، خود را سیاهبخت میکند و ثمرهی انتخاب اشتباه خود را تا پایان عمر با گوشت و پوست میچشد. هنگامی که سودابه تصمیم به ازدواج با پسری میگیرد که تناسبی با او و خانوادهاش ندارد، مادرش از او میخواهد تا پای صحبتهای عمهاش محبوبه بنشیند تا شاید اشتباهی را که او انجام داده، تکرار نکند.
بخشی از کتاب
«موهایش که از جلو حلقهحلقه روى پیشانىاش غلتیده بود، تا آرنج دستش نمایان بود و رگهاى آبى زیر پوست تیره بر امتداد عضلات سخت و کشیده مىدوید. دوباره گفت: -سلام عرض کردیمها بىاختیار به دو طرف خود نگاه کردم هیچکس نبود؛ – علیک سلام شما ظهرها تعطیل نمیکنید؟ – وقتى منتظر باشم نه. – مگر منتظر بودین؟ – بله – منتظر کى؟ – منتظر شما باز قلبم فروریخت. …. «مگر از روی نعش من رد بشوی.» «اینطور حرف نزنید مامان، خیلی سبک است. از شما بعید است. شما که میدانید من تصمیم خودم را گرفتهام و زن او میشوم.» «پدرت ناراضی است سودابه. خیلی از دستت ناراحت است.» «آخر چرا؟ من که نمیفهمم. خیلی عجیب است ها! یک دختر تحصیلکرده به سن و سال من هنوز نمیتواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد؟ نباید خودش مرد زندگی خودش را انتخاب کند؟» «چرا، میتواند. یک دختر تحصیلکرده امروزی میتواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند. ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول میکند و میرود دنبال کار پدرش. نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد، که میتواند پسرش را به بهترین دانشگاهها بفرستد، به او میگوید بیا با خودم کار کن، پول توی گچ و سیمان است. نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضاء کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شبها تا یکی دو ساعت مطالعه نکند خوابش نمی برد. تو چهطور میتوانی با این خانواده زندگی کنی؟»
درباره کتاب
بامداد خمار روایتی است از عاشقانهی دختری ثروتمند و اعیان و پسری نجار از طبقهای متوسط. ماجرای کتاب در روزهای حکمرانی رضاشاه روایت میشود و بااینوجود به مسائل سیاسی و اجتماعی آن دوران نپرداخته است؛ بلکه تنها از زندگی شکوهمند دختری حکایت دارد که با انتخابی نادرست و عشقی کور، خود را سیاهبخت میکند و ثمرهی انتخاب اشتباه خود را تا پایان عمر با گوشت و پوست میچشد. هنگامی که سودابه تصمیم به ازدواج با پسری میگیرد که تناسبی با او و خانوادهاش ندارد، مادرش از او میخواهد تا پای صحبتهای عمهاش محبوبه بنشیند تا شاید اشتباهی را که او انجام داده، تکرار نکند.
بخشی از کتاب
«موهایش که از جلو حلقهحلقه روى پیشانىاش غلتیده بود، تا آرنج دستش نمایان بود و رگهاى آبى زیر پوست تیره بر امتداد عضلات سخت و کشیده مىدوید. دوباره گفت: -سلام عرض کردیمها بىاختیار به دو طرف خود نگاه کردم هیچکس نبود؛ – علیک سلام شما ظهرها تعطیل نمیکنید؟ – وقتى منتظر باشم نه. – مگر منتظر بودین؟ – بله – منتظر کى؟ – منتظر شما باز قلبم فروریخت. …. «مگر از روی نعش من رد بشوی.» «اینطور حرف نزنید مامان، خیلی سبک است. از شما بعید است. شما که میدانید من تصمیم خودم را گرفتهام و زن او میشوم.» «پدرت ناراضی است سودابه. خیلی از دستت ناراحت است.» «آخر چرا؟ من که نمیفهمم. خیلی عجیب است ها! یک دختر تحصیلکرده به سن و سال من هنوز نمیتواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد؟ نباید خودش مرد زندگی خودش را انتخاب کند؟» «چرا، میتواند. یک دختر تحصیلکرده امروزی میتواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند. ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول میکند و میرود دنبال کار پدرش. نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد، که میتواند پسرش را به بهترین دانشگاهها بفرستد، به او میگوید بیا با خودم کار کن، پول توی گچ و سیمان است. نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضاء کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شبها تا یکی دو ساعت مطالعه نکند خوابش نمی برد. تو چهطور میتوانی با این خانواده زندگی کنی؟»
| وزن | 600.0 گرم |
|---|---|
| انتشارات | البرز |
| مولف | فتانه حاج سید جوادی (پروین) |
| موضوع | داستان های فارسی قرن 14 |
| شابک | 9789644422560 |
| قطع | رقعی |
| بارکد | 9789644422560 |
| جلد | شومیز |
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید
افزودن دیدگاه
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.
پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید
ثبت پرسش
انصراف
ثبت پرسش




0دیدگاه کاربران